زندگینامه:
سال1340 در خانهاي كوچك وبي آلايش در شهر نهاوند متولد گرديد نامش را عليرضا نهادند و با اذان عشق و اقامه شوق دلش را به اهل بيت رسول الله (ص) پيوند زدند. مدت زيادي از هيجان اين ميلاد نگذشته بود كه دست اجل پدر مهربان و نيك سيرتش را از دار فاني جدا كرد. او ماند و خانوادهاي اندوهبار و مشكلاتي در فرا رو. از آنجا كه با روح توكل و بردباري عجين بود، توانست از عهده دشواريها برآمده و همزمان با تحصيل معاش خانواده را نيز تأمين نمايد. شهيد عليرضا شهبازي در جريان انقلاب اسلامي فقط 17 سال داشت اما چون رودي پرخروش به درياي عظيم مردم پيوسته و اقدامات بزرگي در اين زمينه به انجام رسانيد.
پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي طليعهاي شورانگيز بود در راه سرخي كه از ابتدا با اقتدا به سرور و سالار شهيدان برگزيده بود. بر اين اساس به نهاد مقدس بسيج ملحق شده و شيدايي خويش را در اين مكتب عاشورايي به نمايش گذاشت. در دفاع مقدس همراه با دوستان و همفكران خود وارد معركه آتش گرديد و در اينسوي تاريخ به ياري سيدالشهداء برخاست. او مدت زيادي در جبهههاي مختلف حضور داشت تا آنكه در همراهي با تيپ 40 سراب پس از مجروحيت به اسارت نيروي بعثي درآمد. در اسارت زير شكنجههاي وحشيانه دشمن بهطرز مظلومانهاي قطع نخاع شده و بعد از مدتي در سال 1367 از زندان شرهاني عراق تا جوار خداي خويش خونين بال پرواز نمود.
وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحيم
بسم رب الشهداو الصديقين
ضمن عرض تقديم سلام پدر و مادر گرامي اميدوارم كه حلالم كنيد چنانچه زماني از دست من ناراحتي داشته ايد اميدوارم كه خداوند شما را عفو نمايد باري پدر عزيز باعث افتخار است براي خانواده ما و همچنين شما كه يك شهيدي در راه اسلام داديد من خيلي از شما تشكر مي نمايم كه طوري مرا بزرگ نمودي كه فقط قدمم را در راه اسلام و قرآن بردارم و همچنين مادر گرامي اميدوارم كه مرا گذشت نماييد چون خيلي حق گردنم داري و خيلي زحمت برايم كشيدي ولي زحمات شما را فراموش نخواهم كرد اميدوارم حلالم كني در ضمن از يك يك برادرانم و خواهرانم تشكرمي كنم چون در مدت زنده بودنم هيچگونه گله اي از دست شما من نداشتم اميدوارم كه خداوند شما را توفيق دهد و از شما تنها درخواستي كه دارم اين مي باشد كه هميشه قدمتان را براي خدا، قرآن ، اسلام بلند كنيد و اسلام را فراموش نكنيد و نگوييد ما يك نفر براي اسلام داديم ديگر كافي است كه فردا جواب الله را نمي توانيد بدهيد اميدوارم كه يك يك شما بلند شده و جاي برادر ديگر را درجبهه هاي حق عليه باطل و جاي او را خالي نكنيد و جهاد در راه خدا را از ياد نبريد و از شما خواهشي كه دارم اين مي باشد كه فرزندانتان را در چهار چوب اسلام بزرگ كنيد كه فقط و فقط براي اسلام و قرآن كار كنند تا خداوند شما را عفو كند و باري پدر و مادر عزيز و گرامي و برادران مهربان و خواهران محترم از شما خواهش مي كنم كه در ميان مردم كاري كنيد كه باعث سربلندي همگي ما باشد و اين خواهش مرا بپذيريد و اين چيزهايي كه مي گويم يك يك اجرا نمايد اولاً قبر مرا نزديك قبر خاله مهين بكنيد 2- پرسي برايم نگيريد 3- در ميان مردم اضهار ناراحتي نكنيد هر كدام شما چيزي بگوييد فعلاً چرا رفت چرا اينطور شد اين شانس من بود غيره و غيره كه به خداوندي خدا هر چه از اين حرفها بگوييد خداوند بيشتر از شما روي برمي گرداند پشت سر هر چه به من گفتند اشكال ندارد و شما گوش ندهيد تنها جواب شما در برابر حرف مردم اين است كه بگوييد اين افتخار ماست و ما خدا را شكر مي كنيم كه يك شهيد تقديم اسلام و قرآن و امام كرده ايم چون خيلي از خانواده ها هستند كه 3 تا4 نفر تقديم كرده اند اينكه چيزي نيست و از همه مهمتر تمنا دارم كه هميشه به فكر امام بوده و او را دعا كنيد و قدم گراميتان را فقط براي خدا بلند كنيد تا زنده ايد باري برادرهاي عزيز از نسرين خيلي مواظبت كنيد و او را يك زن زينب وار تحويل اجتماع دهيد و همچنين مهم اينكه در مجالس مذهبي حتماًشركت كنيد تا مي توانيد به مردم نيكي كنيد شبهاي جمعه را فراموش نكنيد شبهاي جمعه سر قبر شهدا برويد و در ضمن من هيچگونه گله اي از دست هيچ يك از شما نداشته ام و شما را به خداي بزرگ مي سپارم .
و برادر جان خسرو مبلغ 13 هزار تومان در بانك ملي دارم ؟؟؟فرش را هم مي فروشي حقوق اسفند ماه را هم از بانك مي گيري و همچنين 4 هزار تومان را از شيراوند مي گيري كلاً همه را جمع آوري كرده مبلغ؟؟؟هزار تومان از ش به ؟؟؟بدهي براي خرجيش بقيه را به جبهه توسط بانك يا از راهي ديگر مي فرستي يا اينكه ؟؟؟مستمندان مي كنيد و در ضمن اگر آموزش و پرورش حقوقم را پرداخت كردند نصف آن را هر ماه به پدرم براي خرجيش نصف ديگر را براي كمك به مستضعفين حتماً اين كار را بكنيد و اما داخل دفترچه ام كه جلدش سبز است داخل كيف مي باشد از آخر كه باز كني آخر صورت ؟؟؟مبلغ 4500 تومان حساب برادر حسين اگر ؟؟؟ نوشته شده كه اشتباه مي باشد حتماً آن را به حساب نياوريد و آن را پاك كنيد و اما بقيه كه مقداري از برادرم كيومرث مقداري هم از خودت مي باشد هر زماني كه داشتيد ماهي مبلغي به بانك بريزيد ؟؟؟شود به حساب مستضعفين اگر هم نداشتيد حلالتان باشد و اميدوارم كه خداوند مرا توفيق دهد باز هم يادآوري مي كنم كه براي من ناراحت نباشيد چون ما همه بندگان خدا هستيم ؟؟؟ ما دست او مي باشد و شهيد شدن من يك افتخاري بزرگ براي شما مي باشد كه در راه اسلام برادر خودتان را؟؟؟از دست داديد نه در راه ديگر. مورخه 26/12/60 خداوند شما را مؤيد و توفيق دارد.
عليرضا شهبازي
نظرات شما عزیزان: